قران واهل بیت (ع) صراط مستقیم الهی

پیوند قران و اهل بیت (ع) مطالب مذهبی و سخنان بزرگان اسلام ،

قران واهل بیت (ع) صراط مستقیم الهی

پیوند قران و اهل بیت (ع) مطالب مذهبی و سخنان بزرگان اسلام ،

امام صادق علیه السلام : کسى که دینش را از طریق کتاب خداوند عز و جل بشناسد، اگر کوهها از جاى خود بجنبند، او در دین خود متزلزل نشود و کسى که ندانسته عقیده اى را بپذیرد ندانسته هم از آن خارج شود .

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

بیت المال بیت المال از منظر حضرت علی (ع )
نگاه تیزبین حضرت علی(ع) به موضوع بیت المال همیشه در منابع دینی و تاریخی مورد توجه بوده گفت وگوی امیرمومنان با برادر خود و پیشنهاد آن حضرت برای به تصویر کشیدن خطر خیانت در بیت المال خواندنی است.
 حضرت امیر (ع ) در زمان خلافت خود در تقسیم بیت المال هیچ تبعیضی را برنمی تابید و اگر به آن حضرت گزارش می رسید که یکی از فرمانداران مرتکب تخلفی شده، او را شدیدا مورد مواخذه قرار می داد.
امیرمومنان درباره بیت المال به فرماندار خود در مکه که «قثم بن العباس» نام داشت، این گونه سفارش کرد: آنچه از بیت المال نزد تو جمع می شود، در میان مستمندان و عیالمندان آن محل تقسیم کن و مواظب باش که این اموال حتماً به مصرف بیچارگان و درماندگان برسد و اگر چیزی از آن اضافه ماند، برای ما بفرست تا در میان نیازمندان اینجا تقسیم کنیم.

حضرت علی(ع) که در مساله بیت المال بر اساس منطق قرآن و بدون توجه به وابستگی های گروهی یا قبیله ای عمل می کرد، در مقابل تقاضای یکی از شیعیان خود مبنی بر درخواست مبلغی از بیت المال فرمود: این اموال نه مال من است و نه مال تو، بلکه متعلق به همه مسلمانان است.

شخصی از حضرت علی(ع) انتظار داشت که چون شیعه است، از یک فرصت اقتصادی در حکومت آن حضرت برخوردار شود و لذا درخواستی را مطرح کرد که امیرمومنان(ع) عصبانی شد و فرمود این اموال نه برای من و برای توست ولی آن حضرت تاکید کردند که اگر کار کرده ای؛ سهم خودت را دریافت کن.

حضرت علی(ع) در روزهای اول حکومت خود خطبه ای ایراد کرد و فرمود آنها که می گویند ما مسلمانان اولیه و با تقوی هستیم باید امکانات بیشتری بگیریم، بدانند که اجر آنان نزد خداست و امروز همه در فرصت های اقتصادی یکسان هستند.

مرحوم حجت الاسلام محمد دشتی در جلد سوم کتاب الگوهای رفتاری ‏که به موضوع «امام علی (ع) و اقتصاد» اختصاص دارد، داستانی را نقل می کند و نحوه برخورد حضرت امیر را در ارتباط با اهمیت بیت المال اینگونه به تصویر می کشد:

عقیل در دوران خلافت امیرمومنان (ع) به عنوان مهمان به خانه آن حضرت وارد شد. حضرت علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) اشاره کرد که جامه‏ای به عمویت هدیه کن و امام حسن (ع) نیز یک پیراهن و یک رداء از مال شخصی خود به عمویش اهداء کرد.

هوا گرم بود، علی (ع) و عقیل روی بام دارالاماره نشسته و مشغول گفت و گو بودند. موقع شام خوردن رسید، عقیل خود را مهمان دربار خلافت می‏دید و طبعا انتظار سفره رنگینی داشت ولی بر خلاف انتظار وی، سفره بسیار فقیرانه‏ای آورده شد که فقط نان و نمک در آن بود.

عقیل با کمال تعجب پرسید آیا غذا هرچه هست همین است؟ و علی (ع) فرمود: مگر این نعمت خدا نیست؟ من که خدا را بر این نعمت‏ها بسیار شکر میکنم و سپاس میگویم.

عقیل گفت: پس باید حاجت خویش را زود بگویم و مرخص شوم. من مقروضم و زیربار قرض مانده‏ام؛ دستور فرما هرچه زودتر قرض مرا ادا کنند و هر مقدار می‏خواهی به برادرت کمک کن تا زحمت را کم کرده و به خانه خویش بازگردم.

امیرالمومنین(ع) از میزان بدهی او پرسید وعقیل میزان آن را صد هزار درهم اعلام کرد. علی (ع) فرمود: چقدر زیاد، متاسفم برادر جان که این مقدار ندارم تا قرض های تو را بدهم ولی صبر کن تا هنگام پرداخت حقوق از سهم شخصی خودم بردارم و به تو بدهم که شرط مساوات و برادری را به جا خواهم آورد.

عقیل گفت: آیا صبر کنم تا وقت پرداخت حقوق برسد؟ بیت المال و خزانه کشور در دست توست و به من می‏گویی صبر کن تا موقع پرداخت سهمیه‏ها برسد و از سهم خودم به تو بدهم؟ درحالی که تو هر اندازه بخواهی می‏توانی از خزانه بیت‏المال برداری.

عقیل در ادامه گفت: چرا مرا به رسیدن موقع پرداخت حقوق حواله می‏دهی؟ مگر تمام حقوق تو از بیت المال چقدر است؟ فرضا تمام حقوق را هم به من بدهی؛ چه دردی از من دوا می‏کند؟

علی(ع) فرمود : من از پیشنهاد تو تعجب می‏کنم، این که خزانه دولت پول دارد یا ندارد، چه ربطی به من و تو دارد؟ من و تو هر کدام فردی هستیم مثل سایر افراد. درست است که برادر من هستی و من باید تا حدود امکان از مال خودم به تو کمک کنم اما از مال خودم، نه از مال مسلمین.

این مباحثه ادامه یافت و عقیل به زبان‏های مختلف دست بردار نبود و می‏گفت: اجازه بده از بیت المال پول کافی به من بدهند تا دنبال کار خودم بروم.

محلی که آنها نشسته بودند، مشرف بر بازار کوفه بود و صندوق‏های تجار و بازاری‏ها از آنجا دیده می‏شد. در این بین که عقیل اصرار و سماجت می‏کرد، علی (ع) به عقیل فرمود: اگر باز هم اصرار داری و سخن مرا نمی‏پذیری، پس پیشنهادی به تو می‏کنم. اگر عمل کنی؛ می‏توانی تمام دین خویش را بپردازی و بیش از آن هم داشته باشی.

عقیل گفت چه کار کنم؟ و علی (ع) فرمود: در پایین ساختمان، در بازار، صندوق‏هایی است و زمانی که بازار خلوت شد و همه رفتند تو از اینجا پائین برو و قفل بعضی از صندوق‏ها را بشکن و هرچه دلت می‏خواهد از آن بردار.

عقیل پرسید: آنچه در صندوق هاست مال کیست؟

حضرت علی (ع) فرمود: مال مردم شهر است.

عقیل گفت: عجب !! به من پیشنهاد می‏کنی صندوق های مردم را بشکنم و مال مردم بیچاره‏ای که به هزار زحمت بدست آورده و در این صندوق‏ها ریخته‏اند و به خدا توکل کرده و رفته اند را بردارم؟

علی (ع) فرمود: پس چطور به من پیشنهاد می‏کنی که صندوق بیت المال مسلمین را برای تو باز کنم؟ مگر این مال متعلق به کیست؟ این اموال مال همه مومنین است که راحت و بی‏خیال در خانه‏های خویش خفته‏اند.

آن حضرت برای اینکه عقیل را بیشتر آگاه کند، فرمود: پیشنهاد دیگری می‏کنم اگر میل داری این پیشنهاد را بپذیر.

عقیل گفت: دیگر چه پیشنهادی؟

امیرالمومنین (ع) فرمود: اگر حاضری شمشیر خویش را بردار و من هم شمشیر خود را برمی‏دارم، در این نزدیکی انبار قدیمی حیره است و در آنجا بازرگانان عمده و ثروتمندان بزرگی هستند، شبانه می‏رویم و بر یکی از آنها شبیخون می‏زنیم و ثروت کلانی بلند کرده و می‏آوریم.

عقیل گفت: برادر جان من برای دزدی نیامده‏ام که تو این حرفها را می‏زنی، می‏گویم از بیت المال و خزانه کشور که در اختیار توست اجازه بدهید پولی از آن به من بدهند تا من دیون خود را از آن بپردازم.

حضرت علی (ع) فرمود: اتفاقا اگر مال یک نفر را بدزدی بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر مسلمان یعنی مال همه مسلمین را بدزدی. ربودن مال چند نفر با شمشیر، دزدی است ولی ربودن مال عموم مردم دزدی نیست؟ تو خیال کرده‏ای که دزدی فقط منحصر به این است که کسی حمله کند و با زور مال او را از چنگالش بیرون بیاورد. بدترین اقسام دزدی همین است که الان به من پیشنهاد می‏کنی.

بسیاری از کارشناسان مذهبی معتقدند سیره امیرمومنان(ع) بهترین الگو و سرمشق برای چگونگی بهره گیری از بیت المال در حکومت اسلامی است.

 کسانی که در جمهوری اسلامی به عنوان مدیر و کارمند دستگاه دولتی خدمت می کنند؛ بایستی در ارتباط با صرفه جویی سیره امیرمومنان(ع) را در نظر بگیرند. البته شاید عده ای کج فهم در بعضی از مسائل فرعی و جزیی نسبت به مصرف بیت المال وسواس به خرج دهند اما در مسایل کلان و بزرگ دست به تعدی و اسراف بزنند.

 بدون شک آنچه در مورد سفارش حضرت امیر(ع) آمده؛ دقت و صرفه جویی در مسایل خرد و کلان است و شاید هدف اصلی آن حضرت از دقت در امور جزیی نیز این باشد که روحیه دقت و صرفه جویی در دولتمردان تقویت شود و از اسراف و ریخت و پاش در اموال عمومی به ویژه در سطح گسترده جلوگیری به عمل آید.

 بخشی از اموال و امکانات دولتی و عمومی در سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی یا عمومی در اختیار مدیران و کارمندان است تا از این اموال در موارد مشخص و یا درمواردی که ضرورت احساس می شود؛ بر اساس اختیارات قانونی و یا طبق تشخیص آنان بهره برداری شده و مورد استفاده قرار گیرد.

یکی از سفارش های امیرمومنان به کارگزاران خود این بود که در بیت المال نهایت صرفه جویی را مراعات کنند به گونه ای که حتی نوک قلم های خود را به اندازه ای ریز بگیرند که در کاغذ نهایت صرفه جویی رعایت شود.

حضرت امام خمینی(ره) درباره این سفارش حضرت امیر فرمود: این یک دستوری هست برای همه؛ یعنی، دستوری هست برای کسانی که در بیت المال دست دارند. این طور حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- در وقت حکومتش دستور می‏دهد برای صرفه‏جویی. او مضایقه می‏کند که در یک صفحه که می‏شود ۱۰ سطر نوشت، پنج سطر نوشته بشود؛ یک قلم که می‏تواند آن مرکبی که در آن وقت بوده است صرف کند، سرش ریزه باشد تا کم صرف بشود، حرف های غیراصولی نوشته نشود، که صرفه واقع بشود.

بنیانگذار جمهوری اسلامی افزودند: باز از ایشان نقل شده است که حساب بیت المال را می‏کشیدند، چراغی روشن بود، شمعی روشن بود و کسی آمد با ایشان حرف دیگری می‏خواست بزند، شمع را خاموش کردند، فرمودند که این مال بیت المال است، تو می‏خواهی حرف دیگر بزنی.

حضرت امام در ادامه این سخنان به وزارتخانه‏ها و دستگاه های دولتی تاکید کردند تا در حد ضرورت از بیت المال استفاده کنند و با الگو قرار دادن این کلام امیر(ع) به دستورات اسلام پیرامون صرفه جویی در بیت المال توجه کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای در پیام نوروزی سال ۷۶ به مسوولان کشوری توصیه کردند تا راه صرفه‏جویی و مقابله با اسراف را به مردم بیاموزند و در ادامه تاکید کردند: اسراف مسوولان دولتی، از اسراف مردم عادی مضرتر است؛ زیرا که این اسراف در بیت‏المال است.
 حضرت علی(ع) برای این که دولتمردان را به نهایت صرفه جویی از درآمدهای عمومی توجه دهد و آنان را به جلوگیری از اسراف وادارد؛ در بخشنامه ای از آنان خواست تا حتی در نوشتن نامه به او صرفه جویی کنند.

 اگر مدیران و کارمندان در نگارش نامه های اداری و سایر مسائل مالی مربوط به بیت المال چنین دقتی را لحاظ کنند؛ دیگر از اموال عمومی و بیت المال، سفره های آنچنانی نمی آرایند و بر خودروهای گرانقیمت سوار نمی شوند و در جهت آسایش خود و دوستان خویش هر چه بیشتر نمی کوشند.
 ماجرای عبرت آموز طلحه و زبیر یاد کرد و گفت: این دو صحابی پیامبر اعظم (ص) زمانی برای کار شخصی خدمت علی (ع) رسیدند که آن حضرت مشغول رسیدگی به امور بیت المال بود و لذا امام علی(ع) چراغ بیت المال را خاموش کرد و دستور دادند تا از خانه آن حضرت چراغ دیگری بیاورند ولی آن حضرت حاضر نشد حتی دقایقی از پرتو نور چراغی که از درآمدهای عمومی بوده؛ برای مصرف شخصی استفاده شود.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۴
جواد پاشاپور

حکیم فرزانه و مفسر گرانمایه قرآن، آیت الله جوادی آملی،  «نجات مکه و مدینه از دست آل سعود وظیفه آحاد مردم است. به فکر دولت‌ها نباید بود؛ خود ملل اسلامی اگر به این فکر باشند که حرمین را از شر آل سعود نجات دهند، این جهاد اکبر است.»

 این مرجع تقلید  25 فروردین ماه94 در درس تفسیر در مسجد اعظم ضمن بیان این سخنان افزود: «متولی سرزمین وحی باید مردان با تقوا باشند، نه آل سعود. اینها کسانی هستند که اجداد آنان کعبه را بتخانه و آنجا را شرابخانه کرده بودند و کلیدداری کعبه را در مجلس قمار با چند مشک شراب باختند و تولیت آن را با چند مشک شراب معامله کردند.»

براساس این گزارش او تاکید کرد: «اگر اندیشه و عقل به غارت برود وضعیت امروز آل سعود می‌شود؛ جهان اسلام باید عقل و قرآن و روایات را نجات دهند و آزاد کنند و همچنین حرمین را که در اسارت آل سعود است و انشاءالله از این اسارت به امید فرج حضرت ولی عصر(عج) درآید.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۳
جواد پاشاپور

حکیم فرزانه و مفسر گرانمایه قرآن، آیت الله جوادی آملی، در زمینه اسرار نماز، کتاب گرانسنگی با همین نام به زبان عربی به رشته تحریر درآورده اند که به فارسی نیز برگردانده شده است.

در فصول پایانی کتاب یاد شده، معظم له در تبیین راز تسلیم (سلام دادن) در پایان نماز، لطیفه ای عرفانی و معرفت زا از محی الدین عربی، معروف به شیخ اکبر، آورده اند که بسی ژرف و نکته آموز است:

«صاحب الفتوحات المکیة را که بعد از وی هرچه در زمینه معارف و اسرار، به تازی و فارسی، یا نظم و نثر، تصنیف یا تألیف شده است، نسبت به نوشتار شیخ اکبر «چه شبنمی است که در بحر می‌کشد رقمی»، درباره سرّ سلامِ پایانی، لطیفه‌ای است به یاد ماندنی که آن را مرحوم قاضی سعید قمی، به عنوان «قال بعض أهل المعرفة» ، بدون تعیین نام آن قائل نقل نمود. اصل کلام محی الدین در فتوحات چنین است: «سلام نمازگزار درست نیست، مگر آنکه در حال نماز از ما سوی الله غایب شده و با خداوند مناجات کند؛ هنگامی که از نماز منتقل می‌شود و موجودهای خلقی را مشاهده می‌نماید، چون غایب از آنها بود و تازه در جمع آنها حاضر می‌شود؛ لذا بر آنان سلام می‌کند، و اگر نمازگزار همواره با موجودهای خلقی بوده و حواس او متوجه مردم بود، چگونه بر آنها سلام می‌نماید، زیرا کسی که در جمع دیگران هماره حاضر است، به آنها سلام نمی‌کند و این نمازگزار، باید شرمنده شود، چون با سلام خود ریاکارانه به مردم نشان می‌دهد که من در نزد خدا بودم و تازه به جمع شما پیوستم...، و سلام عارف برای انتقال از حالی به حال دیگر است؛ یک سلام بر منقول عنه، و یک سلام بر منقول الیه... ».

وی آنگاه ادامه می دهد:

و از روایت عبدالله بن فضل هاشمی از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) استفاده می‌شود که سلام نشانه ایمنی است؛ هم از طرف سلام کننده و هم از طرف جواب دهنده، و همین نشانه در پایان نماز، به منظور تحلیل کلام آدمی که با «تکبیرةالإحرام» حرام شده بود، و به قصد در امان بودن نماز، از چیزی که او را تباه کند، قرار داده شد، و سلام اسمی از اسمای خداست، و از طرف نمازگزار، بر دو فرشته موکل خدایی فرستاده می‌شود.

 

 

نماز
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۰
جواد پاشاپور